تبریک سال نو

حالم بهم میخورد

از این تبریک های زورکی

از این مثل عوام شدن ها

کسی از دل من خبر ندارد

دلی که عزای مادر دارد

تبریک سال نو چه میداند چیست..........

پایان سال

خدایا

پایان سال دنبال حلالیت گرفتنیم

حتی با یک پیامک

ولی اصلا به فکر حلالیت گرفتن از مهدی(عج) نیستیم

هرچند او ما را حلال کرده است.....

طناب

فکر میکردم بال پروازی

ولی

حالا فهمیدم طنابی بودی دور پاهایم

پس رفتنت خیلی هم برایم بد نشد......

ما و سفره عید

بعضی ها بین

عزای فاطمیه و نوروز مانده اند

همین ها هم بعضی هاشان

متعجب از هزاران نامه کوفی به حسین (ع) هستند

و فریاد یا لیتنا یشان بلند است......

فاطمیه

فاطمیه نزدیک است

ولی ما سرگرم عید

حواسمان کجاست

هفت سین بچه شیعه ها

امسال با سیلی شروع میشود.......

میلاد عمه جان

خواستم از میلادت بنویسم

ولی بی اختیار این شعر به ذهنم خورد

دیگر نتوانستم از میلادت بگویم...:

برخیز و نگاهی به خواهرت انداز

بر روی او غیره غم و اندوه نیست

وقت اذان مغرب رسیده است

همه رفته اند ولی شمر ول کن نیست

دم پایی..

دلم شده بود

دم پایی هر کس رسید

پوشید و رفت.......

سلیمان صرد

چقدر این روزها بعضی ها

بوی سلیمان صرد خزایی می دهند

حسین(ع) در قتلگاه است

و آنان دعا گوی سالم رسیدنش................

قلب من

بعضی وقتها احساس میکنم

این قلب من بیهوده میزند

وقتی قلب هزاران شیعه در بحرین نمیزند.....

فیسبوک

دنیای من با همین وبلاگ سر میشود

پس فیسبوک اسراف است.......