وقت رفتن گفتی زمان درد رفتنت را درمان میکند
ولی حالا فهمیدم که نه
زمان دردی را دوا نکرد
من به درد نبودنت عادت کردم!
وقت رفتن گفتی زمان درد رفتنت را درمان میکند
ولی حالا فهمیدم که نه
زمان دردی را دوا نکرد
من به درد نبودنت عادت کردم!
بعد از رفتن تو تمام حواس پنج گانه ام از کار افتاد
ولی حس ششم در مورد تو خوب کار میکند
حس ((نفرت))!!
که هرشب خواب مرا آشفته کرده ای
هر شب خواب من همین شده
مجموعه ای از غصه های خورده شده
همه فکر ما ها شده حساب و کتاب
حتی ثواب کردن ما
این روزها وقتی میخواهند به کار خیری دعوتمان کنند
میگویند این کار را بکن اینقدر ثواب داره
واقعا اگه نمیگفتن ما حاضر بودیم انجام بدیم؟!!!
وقتی نتونست رفته لبه پرتگاه
دستش رو گرفتم ولی دستمو رو ول کرد
گفت به این میگن ((سقوط آزاد))
وقتی جنازه اش رو از ته دره آوردن بیرون
تازه رفقای جدیدش رو شناختم!!
خدایا یک ماه داری به هر بهونه ای واسمون ثواب مینویسی
یک ماه هر جور شده گناهمون رو میبخشی
ولی کیه قدر این همه مرام تو رو بدونه؟!!
اگه همه باهات رفیق بودیم
دیگه غمی نبود..
((یا رفیق من لا رفیق له))
یک رمضان دیگر تو راهه و بازار داغ توبه های کشکی ما.........
توبه هایی که دیگه پیش خدا رنگ نداره
بعد هزار بار شکسته شدن
ولی چه کنیم
راه دیگری بلد نیستیم
((الهی اعوذ بک من غضبک و حلول سخطک ))
بسم الله ....بفرمایید....
ولی یه سوال ناتو فکر اسرائیل هم که هست انشاءالله!!!!
کمی به افسانه های خودتان نگاه کنید
شمشیر داموکلس که یادتان هست......
بعد از تحریر:
از این پست به بعد قصد دارم سیاسی هم بنویسم
منتظر نظراتتون هستم.