محرم شب سوم(1)

بهانه بابا

یک شهر را بیچاره کرده است

بابا دلش ترکید

با سر آمد خرابه.........

محرم شب دوم(2)

این ماجرای محمل هم

برای ما شده مثل کوچه

تا میگویند ناموس

زخم دل ما از هر دو جا سر باز میکند....

محرم شب دوم(1)

کاروان وارد شد....

حالا کربلا به خو دمی بالد

حسین(ع) انتخابش کرد......

کربلانامه_ منزل دهم (شش گوشه)

جای حرف نیست

اصلا نمی توانم درباره اش بنویسم

فقط یک چیز باقی با خودتان:

فاصله قتلگاه تا ضریح زیاد نیست

وفاصله تل زینبیه با قتلگاه هم زیاد نیست....

این یعنی سجاد(ع) و زینب(س).......

و عجب دنیایی است این ضریح.........

محرم شب اول(3)

این شب اولی

هنوز هیچ نشده

دلم شور عاشورا را می زند........

محرم شب اول(2)

دارد شروع میشود

این عزای برای نوکرها

بعد یکسال چقدر عقده باز کردن سخت است

از کجا این یکسال بگویم  برایت آقا......

اصلا حسین(ع) جنس غمش فرق میکند.....

آجرک الله یا صاحب الزمان(عج)

محرم شب اول

امشب شب اول است

و کاروان در راه........

حسین(ع) هنوز وقت دارد همه را با هم ببیند

خوب نگاه می کند

عباس(ع) و اکبر (ع)و......

خیالش زمانی راحت تر میشود که محمل زینب(س) با احترام در حال عبور است....

 

کربلا نامه_منزل نهم(حرم حسین(ع))

حالا نوبت جنون رسیده است

از درب حرم عباس(ع) که وارد بین الحرمین میشوی

عجب هیبتی دارد گنبد حسین(ع)

پاهایم سست شده اند

ولی دلم دارد جورشان را میکشد.....

 

کربلا نامه_منزل هشتم(حرم عباس(ع))

رسم ادب برای ورود به حرم حسین(ع)

رخصت از عباس است....

و خد حرم عباس چقدر عجیب است

اینجا حرم عباس(ع)

ضربان قلبم روی ۱۳۳ می زند.....

کزبلانامه_منزل هفتم(کربلا)

از ورودی کربلا دل می گیرد

جایی قدم می گذاری

که روزی کاروان حسین(ع) قدم گذاشت

و نا خود آگاه یاد شهید آوینی می افتم:

((و کربلا را مپندار که شهری ایست میان شهرها.....))