رد مسیر کربلا
و قبل از شهر عشق
آغاز روضه ها بازهم با مسلمیه است
و زیارت دو طفل مسلم.......
رد مسیر کربلا
و قبل از شهر عشق
آغاز روضه ها بازهم با مسلمیه است
و زیارت دو طفل مسلم.......
بارگاه میثم تمار است
واین یعنی اذن دخول
قتلگاه علی(ع)
از آنجا خوانده میشود
و
مسجد کوفه
چقدر دلگیر است این مسجد
محرابی که اشکهای علی(ع) را دیده
و مقامهایی که پیامبران نماز گذارده اند......
مرقد مسلم و مختار و هانی
جمع انصارالحسین(ع) جمع است......
اما از این ها که بگذریم وقتی
خوب دقت کنی
فلش بک مغزت به تزوریر ابن زیاد در این مسجد می خورد......
به وسعت تاریخ
و به حجم همه انسانها
روایت است روح شیعیان
بعد از مرگ به وادی السلام می آید
اینجا برای مردم بیشتر با زیارت قبر حضرات هود و صالح معنی دارد
ولی اگر کمی دقت کنی و بگردی
قبر آیت الله قاضی (ره)
اسطوره عرفان بیشتر نظرت را جلب می کند....
وچه هیبتی دارد
این ایوان طلا
تا چشمت به ضریح می افتد
خشک می شوی
ابهت برزگ مرد تاریخ
بدجور می گیرد من را.......
همه صندلی ها
دو نفره اند
اصلا کسی به فکر آدم های تنها نیست
حتی شهرداری....
همه چیز شبیه قم است
آدم هوای زیارت حضرت معصومه(س) میکند
و تنها چند گام تا حرم علی (ع) مانده.....
وچه جالب
در چزابه همه چیز حذابه!!
حتی همین سیم خار دارهایی
که تابلو(( نزدیک نشوید خطر مرگ ))
بد جور خود نمایی میکند....
قرعه فال
این بار به نام من دیوانه هم خورد
و حالا سفری خواهم رفت از جنس
بلور اشک
می رو م تا با یک بغل غم و اندوه برگردم
و بگویم برایتان......
بعد از تحریر:
عازم کربلا هستم دوستان حلال کنید....
دعا گوی همه هستم
دلم را با گاراژ
اشتباه گرفته ای!!؟؟
هروز می آیی
دقایقی می مانی وبعد میروی......